۱۳۹۸ خرداد ۲۳, پنجشنبه

جواب‌هایی برای لیست تورنتو

لیستی که اینجا نوشته بودم.

۱. فاصله مدرسه مون و کتابخونه ۱۰ دقیقه اس.
۲. پارک نزدیک خونمون خیلی تغییر کرده!‌ قبلاً روشن و مرتب و سرحال بود. حال علف‌های هرز، آدمهای عجیب و غریب، و تعدادی ملزومات بیخانمانی میبینی. درخت‌ها پابرجان، ولی احتمالاً اون موقع بوته می‌کاشته‌ایم. جاهایی که به عنوان محل کاشت بوته‌ها در خاطر داشتم دیگر محتوای خاصی ندارند.
۳. chinatown نرفتم. از کنارش رد شدم ولی نه از جاهایی که کیوسک‌های عجیب و غریب داشت. میخواستم یه شب dumpling بگیرم ولی فرصت نشد/خستگی چیره شد.
۴. به سمت ساحل دریاچه انتاریو که میری، موازی ساحل یه بزرگراهی در ارتفاع ۳ یا ۴ طبقه‌ای از سطح زمین داونتاون رو از شریان شرقی-غربی جدا می‌کنه. احتمالاً جایی اون حوالی بود. و شبی شبیه گذشته اونجا بودیم و صحبت می‌کردیم. فروشگاه A&C games کارت‌های mewtwo زیادی داشت، بعضیاشون ژاپنی. هیچ‌کدوم سه تا attack نداشتن.
۵. به مدرسه ابتداییمون رفتم و سوت و کور بود بیرونش. خجالت کشیدم برم داخل. ترجیح میدم تصور کنم مدرسه دیگه تعطیل شده بود و کسی اونجا نبود.
۶. به nofrills سر نزدم. اما سوپرمارکت‌های دیگری رفتم و سوپرمارکت‌های هر کشور جذابیت خاص خودشون رو دارن.
۷. نمیدونم کدوم دانشکده بودیم که توش در مورد فضا و سیاره‌ها یاد گرفتیم. ولی با س که پیاده‌روی می‌کردیم، اشتباهی وارد یه ساختمون دانشکده حقوق تورنتو شدیم که بیشتر شبیه صحنه‌ی فیلم‌های ترسناک بود. تعجب بیشتر ما بابت محلش، دقیقاً مرکز شهر تورنتو. کاش بیشتر از اونجا عکس میگرفتم.
۸. کتابخونه عمومی ای که میگفتم ۴ طبقه داره. بخش آخر کتاب‌های رفرنس و نادره، که یه سری متخصص عینکی دستکش به دست مشغول لطافت‌کاری با برگه‌های نازنین بودن. طبقه سوم یه بخش کتاب‌های science fiction داشت، که متأسفانه فرصت نشد بیشتر بگردم. آدم‌های عجیب و غریب توی کتابخونه کم نبودن. پلیس هم هرازگاهی دوری می‌زد. پشت کتاب‌خونه یه باغچه‌ی کوچک هست که تعدادی گیاه (سبزیجات خوردنی؟) توش کاشته شده بود.
۹. ناظم مدرسه رو ندیدم. اگه می‌دیدم قیافه‌اش رو در لحظه جا می‌آوردم. فکر کنم به آدم‌های دیگه اخم کرده‌ام. شاید مستحقش نبودند.
۱۰. پیتزاهای دبستان هم بابت نرفتنم به داخل دبستان ناشناخته موند. ولی سکه‌های loonie و toonie رو بازشناخته، با خودم پس آوردم.
۱۱. رفتم شهر‌بازی دریاچه تورنتو. روزی پربارون بود و شهربازی تعطیل و بیشتر جزیره سوت و کور. عکس‌های بسیار خوبی گرفتم. حوصله‌ام چندان سر نرفت، یا کمتر از حد انتظارم سر رفت. یه پرنده‌ی سمج به ساندویچم گیر داده بود و رهاکن نبود.
۱۲. بالای cn tower نرفتم. مسخره گرون بود.