ک پرسید فال امسالت چی بوده، پیدا کردم و دوباره خوندمش. بلافاصله باز یاد Suck it and see افتادم. این آلبوم و اون شعر هر کدوم صرفاً تصویری از روزگار حالم هستن. خود باطن مطلب انتزاعیتر از این حرفهاست.
هفته پیش در مسیرِ جایی به ذهنم رسید که بهتره لیستی از آهنگهایی که در دوران زندگیم نقش ایفا میکنن (یا نقش ایفا شدهای رو نمایش میدن/به تصویر میکشن) آماده کنم؛ شاید بهترین و دقیقترین تصویر نقاشیپذیر همین لیستهای بیخود باشن. جایی بعد از مسیر و اواسط نوشتن این متن بود که یاد Thom Yorke (از Radiohead) افتادم، و لیستهایی که بعضاً با عنوان Office Chart روی وبلاگ خودش (سایت ریدیوهد) میذاشته (میذاره؟). نمیدونم کی شروع کنم، چطوری شروع کنم. به طور مشخص سلیقهی آهنگ گوش کردنم از وقتی فوق لیسانسم شروع شده تغییر اساسی کرده. هنوز اعتیادم به راک درمان نشده، ولی شاید تا سال آینده اینجا عکس باخ رو گذاشتم و وصفها کردم خم ابروی یار* را.
باطن مطلب انتزاعیست؛ با یه سری تصاویر، این باطن به ادراک میرسه؛ با درک حرکت و تغییرات این باطن، به واسطهی این تصاویر، قضاوتها در دسترسن. از این عبارات هیچی کار خودم نیست. قرنها پیش یکی توی دیار شرق این رو به خدا میدونه چه زبانی بیان کرده.
فرض کن. خم ابروی یار.
*: منظور باخ هست.
هفته پیش در مسیرِ جایی به ذهنم رسید که بهتره لیستی از آهنگهایی که در دوران زندگیم نقش ایفا میکنن (یا نقش ایفا شدهای رو نمایش میدن/به تصویر میکشن) آماده کنم؛ شاید بهترین و دقیقترین تصویر نقاشیپذیر همین لیستهای بیخود باشن. جایی بعد از مسیر و اواسط نوشتن این متن بود که یاد Thom Yorke (از Radiohead) افتادم، و لیستهایی که بعضاً با عنوان Office Chart روی وبلاگ خودش (سایت ریدیوهد) میذاشته (میذاره؟). نمیدونم کی شروع کنم، چطوری شروع کنم. به طور مشخص سلیقهی آهنگ گوش کردنم از وقتی فوق لیسانسم شروع شده تغییر اساسی کرده. هنوز اعتیادم به راک درمان نشده، ولی شاید تا سال آینده اینجا عکس باخ رو گذاشتم و وصفها کردم خم ابروی یار* را.
باطن مطلب انتزاعیست؛ با یه سری تصاویر، این باطن به ادراک میرسه؛ با درک حرکت و تغییرات این باطن، به واسطهی این تصاویر، قضاوتها در دسترسن. از این عبارات هیچی کار خودم نیست. قرنها پیش یکی توی دیار شرق این رو به خدا میدونه چه زبانی بیان کرده.
فرض کن. خم ابروی یار.
*: منظور باخ هست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر